عبـــ ـور ـشـیـ ـشهــ ایـ ـ
مث ماه
که ارام ارام در اغوش دریا ب خواب می رود
در دلم جا گرفته ای
این ثانیه ها که می گذرد
منم
و
دست هایی که به سوی ِ تو دراز شده
و
تو نمی بینی
رفتی که وابسته نشوی
ندیدی که . . .
کوتاه بیا جان ِ این ثانیه ها
بگذار همان اتفاقی که از آن می ترسی بی افتد ...
من برای آن اتفاق نذر کرده ام...
نوشته شده در جمعه 92/5/4ساعت
1:17 صبح توسط یَسنــ ـا بانـــو نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |